دلِ منِ دیگه

ساخت وبلاگ
دلِ منِ دیگه

 

نگران میشه، آرزو میکنه، دعا میکنه، دعاش مستجاب میشه، متشکر میشه. 

 

تنگ میشه، تنگ میشه، اینقدر تنگ میشه که دیگه هیچ شادی حتی کوچکترین ها هم توش جا نمیشه. 

 

از پل منطقه‌ی سلوسن استکهلم که رد میشم، نمیدونم اون از من بیشتر میترسه یا من از اون! 

 

مهرطلب ها عجیب قابل ترحم هستند و من دوست‌شون ندارم. امشب (ولی) خودم عجیب مهرطلب شدم. 

نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22