سفر ایران

ساخت وبلاگ

کیبورد لپ تاپم حرف همزه رو نداره بنابراین به غلط های املایی توجه نکنید 

سفر به ایران عجیب و غریب بود. بیشتر شبیه به سفرهای گالیور شد، تا شبیه به سفر معمولی

۱. ایران مرزش رو روی پروازهای نروژ به ایران بست. این باعث شد بلیطم که از استکهلم به اسلو، قطر، تهران گرفته بودم، بسوزه. بیست و چهار ساعت هم توی فرودگاه اسلو سرگردان بودم تا موفق شدم یه پرواز برگشت به استکهلم پیدا کنم و برگردم (چهار صدیورو از جیب مبارک ضرر کردم) 

۲. مسیر دیگه ای رو انتخاب کردم و خودم رو به ایران رسوندم. ایران خوب بود: کارمندهای هتل یه کوچولو اذیتم میکردن چون چپ و راست میگفتن انعام بده. مجبور شدم هتل رو رها کردم و یه آپارتمان توی بولوار کشاورز گرفتم. شبی هشتصدهزار تومن کرایه میدادم و اوضاعش جالب نبود. روی کاناپه موهای یک زن رو پیدا کردم. مایکرو ویو کار نمیکرد. حمام خیلی تمیز نبود. شیر آب آشپزخونه شکسته بود. روز اخر ازم چهارصد هزار تومن خسارت گرفتند چون گفتن ملافه های کثیف شده . حوصله دعوا نداشتم ولی کلا از مشتری مداری توی ایران خیلی راضی نبودم. چند جای دیگه هم رفتم که تقریبا همین سناریو بود. تنها جایی که مشتری مداری واقعی رو میشد، دید، رستوران ها بود. 

۳. وضعیت رانندگی خیلی جالب نبود. کلا هر کسی هر جوری میخواد رانندگی میکنه. عبور از خیابون یکی از چالش های عمده حساب میشد. آخرش هم متوجه نشدم چرا دولت پول خرج میکنه و خط عابر پیاده رو روی خیابون ها میکشه در حالیکه راننده ها اصلا توجه نمیکنن. بقیه تابلوهای رانندگی هم برای راننده ها اصلا معنای خاصی نداره. رانندگی با سرعت بیشتر از حد مجاز، عدم رعایت فاصله،‌ عبور از خط ممتد،‌ سبقت های خطرناک و ... باعث میشد وقتی سوار تاکسی میشم و مسیرهای طولانی میرم،‌ خیلی احساس ناامنی کنم. تازه یک بار هم راننده بهم خندید و گفت: امام و پیغمبرها رو صدا میکنی؟  گفتم والله با این رانندگی که شما میکنی، باید خود خدا رو صدا کنم 

۴. پارک ها و مکان های تفریحی خوب بود. به نظرم هنوز شلوغ هستند. یعنی مردم میان و میرن. خدا رو شکر از لحاظ اقتصادی اوضاع اونقدر هم به نظر بد نمیاد که شبکه های فارسی زبان خارجی میگن.  البته خب راننده های اسنپ اصلا راضی نیستن ولی وقتی به شلوغی مکان های تفریحی نسبتا گرون نگاه میکنم،‌با خودم میگم حتما اوضاع مردم خوبه دیگه 

۵. چقدر نگاه به افغانستانی ها عوض شده. دیگه اون نگاه بالا به پایین رو حداقل توی مردم ندیدم. با کارمندان و دوایر دولتی سر و کار نداشتم و نمی دونم که اونجا اوضاع چطوره ولی امیدوارم اونجاها هم اوضاع بهتر شده باشه. 

۶. ادامه دارد ... 

+ نوشته شده در چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 13:27 توسط اسکروچ  | 

نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 67 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 18:24